|
فردا مسافر بود .نیمه شب نشسته بود توی اتاق برای خودش سینه میزد ومیخواند :
والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی
فردا که جنازه اش را اوردند دست نداشت !
تاریخ : یکشنبه 88/9/22 | 7:24 عصر | نویسنده :
|
فردا مسافر بود .نیمه شب نشسته بود توی اتاق برای خودش سینه میزد ومیخواند :
والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی
فردا که جنازه اش را اوردند دست نداشت !