|
گفت « امشب من این جا بخوابم ؟»
گفتم « بخواب . ولی پتو نداریم.» یک برزنت گوشه ی سنگر بود.
گفت « اون مال کیه ؟» گفتم « مال هیشکی .بردار بخواب.» همان را برداشت کشید رویش .
دم در خوابید. صبح فردا، سر نماز ، بچه ها به ش می گفتند« حاج حسین شما جلو بایستید.»
شهید خرازی
تاریخ : پنج شنبه 92/11/17 | 11:10 صبح | نویسنده :