به نماز سید که نگاه می‌کردم، 
ملائک را می‌دیدم که در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشسته‌اند. 
رو به قبله ایستادم. اما دلم هنوز در پی تعلقات بود. 
گفتم: «نمی‌دانم‏, چرا من همیشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است.» 
به چشمانم خیره شد. 
«مواظب باش! کسی که سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگی نیز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد.» 

گفت و رفت. 
اما من مدتها در فکر ارتباط میان نماز و زندگی بودم. 
«نماز مهمترین چیز است، نمازت را با توجه بخوان» (1). بار دیگر خواندم, اما نماز سید مرتضی چیز دیگری بود. 
1- از سخنان سید مرتضی آوینی

منبع: کتاب همسفر خورشید 
راوی: اکبر بخشی




تاریخ : پنج شنبه 90/2/1 | 11:27 صبح | نویسنده :