سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آداب
و رسوم جبهه و جنگ -1

 

یادگار نوشته

مرمی فشنگ کلاش را از
پوکه جدا می کردند و با باروت روی قطعاتی از چوب عباراتی نظیر اسم خود و گردان و
لشکر تابعه را می نوشتند. بعد با کبریت باروت را آتش می زدند. اثر آن روی چوب باقی
می ماند و یادگار نوشته زیبایی به دست می آمد.
نی

در هورالهویزه که نیزار
فراوان بود، بچه ها با دقت نی های مناسب را می بریدند و آن را سوراخ می کردند و
برای دل خود نی می نواختند.
لعل شهید

جنازه دوست شهیدم بین
نیروهای خودی و عراقی مانده بود. داوطلب شدم که جنازه را عقب بکشم. سیم تلفن زیاد
داشتیم، سیم را به کمرم بستم و مسافتی را سینه خیز رفتم. قبلاً برادران برانکارد
را به سیم بسته بودند. وقتی به جای امنی که تلی از خاک داشت رسیدم، جنازه شهید را
به آنجا کشاندم و روی برانکارد قرار دادم و با سیم تلفن محکم بستم. بعد علامت دادم
و بچه ها از آن سوی خاکریز شروع به کشیدن سیم و برانکارد کردند و به این شیوه جسد
را عقب آوردیم و به دست خانواده اش رساندیم.





تاریخ : سه شنبه 89/6/30 | 11:14 صبح | نویسنده :