|
داشتم براین نماز ظهر وضو می گرفتم، دست ی به شانه ام زد.
سلام و علیک کردیم. نگاهی به آسمان کردو گفت
« علی ! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه.
باید یه کاری بکنیم . »
گفتم «مثلا چی کار کنیم؟» گفت
« دوتا کار ؛ اول خلوص،دوم سعی و تلاش .»
شهید حسن باقری
تاریخ : شنبه 92/4/1 | 10:50 صبح | نویسنده :