سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خداییش کدام یک از ما توی این دوره زمونه پا جلو می گذاریم برای امر به معروف ونهی از منکر ؟هزار ویک مصلحت اندیشی می کنیم وترجیح می دهیم که رد شویم.اما شهدا این جوری نبودند.دلشان تالاپ تالاپ می زد اگر مورد خلافی می دیدندول کن هم نبودند.
یکهو می دیدی چند روزیه که مهربانترند.با صفاترند.یه جورایی نور بالا می زنندته وتوی قضیه رو که در میاوردی می فهمیدی برای خودشان چله گرفته اند. دوره های تهذیب نفسی که فقط خودشان سردر می آوردند. نذرهای عجیبی که پایش می ایستادند. عزم واراده شان برای تغییر درون مثال زدنی است.
ادای آدم های فلسفی رو در نمی اوردند. رئیس و زیر دستشان شبیه هم بودند. نه خبری از غرور بود ونه از من من های امروزی اثری. از پشت میز نشینی و ارد و دستور بیزار بودند. خاکی بودند. از رئیس بازی بدشان می آمد. کاری هم که انجام می دادند برای خدا بود نه برای خوش امد دیگران .
همه آنچه گفتیم تنها گوشه ای از عواملی بود که به نظر می آید می تواند تفاوت ما وشهدا باشد . از سهم مادران و پدران شهدا هم نباید گذشت .
تاثیر نماز شبها و دعاهای خاص شهدا را هم نباید دست کم گرفت. حالا شاید بگویید خیلی ها نماز شب نمی خواندنداما باید گفت که سیم ارتباط تک تک آنها به آسمان وصل شده بود.
فرق نمی کند با چی ؟ مهم نیت آنهاست که پاک بود و آرزوی شهادت هم اگر داشتند واقعی بود . کار می کردند تا لایق این آرزو شوند . لیست آمال و آرزوهایشان مثل خواسته های ما آنقدر بلند بالا نبود که ندانند کدام مهمتر است.
خلاصه اینکه قبول کنیم زندگی کردن آنها واقعی تر بود . حکمت خداوند را هم فراموش نکنیم که به رفتن بعضی ها وماندن خیلی ها تعلق می گیرد.
خوشا آن روز که رسم پرنده شدن را یاد بگیریم وبه کار ببندیم!

                                                                                 برگرفته از مجله امتداد شماره 40



تاریخ : سه شنبه 89/2/21 | 10:2 عصر | نویسنده :