|
خاطراتی از شهید مهندس حاج حسن آقاسی زاده
هوای جزیره ی مینو دم عجیبی داشت.
پشه ها هم حسابی اذیتمان می
کردند
به ذهنم آمد که حتما از این وضعیت خسته شده.
گفتم :«آقای مهندس اینجا بهتره یا
کانادا ؟!»
متاثر شد. با گریه گفت: «شما قدر خودتان
را نمی دانید.
احساس شرمندگی
می کنم که چرا نبودم واین قدر دیر آمدم. »
ادامه دارد...
تاریخ : چهارشنبه 88/9/4 | 9:3 عصر | نویسنده :