سفارش تبلیغ
صبا ویژن


یکى دوبار که رفت دیدار امام، تا چند روز حال عجیبى داشت. ساکت بود.مى نشست و خیره مى شد به یک نقطه  .
مى گفت آدم امام رو مى بینه، تازه مى فهمه اسلام یعنى چه. چه قدر مسلمون بودن راحته. چه قدر شیرینه.
مى گفت دلش مثل دریاست. هیچ چیز نمى تونه آرامششو به هم بزنه. کاش نصف اون صبر و آرامش، توى دل ما بود
      

 

 




تاریخ : سه شنبه 89/9/30 | 9:57 عصر | نویسنده :