سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوتا بچه یک غول را همراه خودشان آورده بودند و های های می خندیدند.

 گفتم : « این کیه ؟ » گفتند: « عراقی  »

گفتم : «چطوری اسیرش کردید»

گفتند : « از شب عملیات پنهان شده بوده تشنگی فشار آورده وبا لباس بسیجی ها ی خودمان آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بعد پول داده بود.این طوری لو رفت.»

 




تاریخ : یکشنبه 89/7/25 | 8:12 عصر | نویسنده :